نویسنده: دُروتی ریچ
مترجم: اکرم قیطاسی
شاید ماشینها ما را سریع‌تر به مقصد برسانند؛ اما باید بدانیم کجا می‌رویم. کتاب‌ها و مجلات زیادی درباره‌ی خرید رایانه یا استفاده از سایتهای اینترنتی وجود دارد. تعداد این منابع هر روز بیشتر می‌شود و مطالب آنها نیز به همان سرعت تغییر می‌کند. این مطلب به سرعت و در حجم زیادی در اختیار ما قرار می‌گیرند و در عین حال که از بسیاری جهات شگفت انگیز و معجزه آسا به نظر می‌رسند، این خطر وجود دارد که در میان اطلاعات گم شویم.
معمولاً وقتی مردم درباره‌ی انفجار اطلاعات صحبت می‌کنند یا مطلبی می‌نویسند، منظور چیزی خارق‌العاده است که زندگی ما را بهبود می‌بخشد و ما مجبور می‌شویم که همگام با آن برنامه پیش برویم و عقب نمانیم. وقتی برای فرزندانتان نرم‌افزاری می‌خرید، به دنبال برنامه‌ای باشید که بچه‌ها را به فعالیت‌های فکری و خلاق وادار می‌کند، نه برنامه‌های سطحی و بی‌ارزش که شخص با فشار یک دکمه، در را باز می‌کند و پرنده را پیدا می‌کند. برنامه‌ای که انتخاب می‌کنید باید به ایجاد اعتماد به نفس کودکانتان کمک کند و آنها را یاری کند تا از رایانه در سطوح مختلفی استفاده کنند. اما یک لحظه صبر کنید. آیا این مطالب واقعاً شگفت‌انگیزند؟ به احتمال زیاد مطالب خیلی خوبی به دست می‌آورید؛ اما احتمال آنکه به چیزهای بی‌ارزش هم برسید، وجود دارد. بازی‌های بی‌ارزش و وقت‌گیر و اطلاعاتی که در واقع اطلاعات نیستند، بلکه روشی برای تبلیغاتند.
چطور می‌توانیم مراقب خودمان و فرزندانمان باشیم؟ چطور می‌توانیم از این وسیله اطلاعاتی جدید، بهترین‌ها را انتخاب کنیم.
اعتراف می‌کنم که من درباره‌ی روش کار رایانه، همان قدر می‌دانم که در مورد نحوه‌ی کار اتومبیل. من فقط می‌خواهم که اتومبیلم کار کند؛ اما به اطلاعاتی که رایانه در اختیارم قرار می‌دهد بسیار علاقه مندم. با آن بسیار راحتم. آن را قبول دارم و می‌خواهم آن را یاد بگیرم. با این حال بعضی وقتها حتی قبل از اینکه پای رایانه بنشینیم، گیج می‌شویم. مطالب زیادی هستند که باید از میانشان عبور کنیم. امروزه با سیل اطلاعاتی جدیدی روبرو هستیم.
اگر من چنین احساسی دارم، دیگران نیز باید همین طور باشند.
یک بار در اوج ناامیدی، وقتی می‌خواستم رایانه را خاموش کنم، ناگهان احساس کردم دستگاه می‌خواهد چیزی به من بگوید. مثل این که رایانه روی شانه‌ام زد و به من نصیحت کرد: «از من به خوبی استفاده کن. مراقب باش. نترس؛ اما گول هم نخور. وقتی می‌خواهی از من به بهترین نحو استفاده کنی مهارت زندگی خود را به یاد بیاور!».
وقتی به خاطر آنچه در اطرافمان می‌گذرد احساس سردرگمی می‌کنیم، «مهارت‌های زندگی» به نظرمان اهمیت خاصی پیدا می‌کنند. «مهارت‌های زندگی» در هنگام تغییر و تحولات، اطمینان خاطر و قدرت به ما می‌دهند

اعتماد به نفس

اگر رایانه می‌توانست حرف بزند و درباره مهارت‌های زندگی، با ما صحبت کند، مطمئنم که می‌گفت: «یادت باشد من یک ماشین هستم. من از تو استفاده نمی‌کنم، بلکه تو باید با من کار کنی. نگذار تو را بترسانم. از آنچه درباره‌ی من می‌دانی برای یادگیری بیشتر استفاده کن. به دیگران نیز کمک کن تا یاد بگیرند چطور از من استفاده کنند.»
وقتی برای فرزندانتان نرم‌افزاری می‌خرید، به دنبال برنامه‌ای باشید که بچه‌ها را به فعالیت‌های فکری و خلاق وادار می‌کند، نه برنامه‌های سطحی و بی‌ارزش که شخص با فشار یک دکمه، در را باز می‌کند و پرنده را پیدا می‌کند. برنامه‌ای که انتخاب می‌کنید باید به ایجاد اعتماد به نفس کودکانتان کمک کند و آنها را یاری کند تا از رایانه در سطوح مختلفی استفاده کنند.  

انگیزه

درباره‌ی عبارت «پیدا کن» (find) فکر کنید. این عبارت بالای صفحه‌ی رایانه قرار دارد و ما را در مورد نحوه‌ی استفاده از کامپیوتر کمک می‌کند.
هدفی را مشخص کنید. سعی نکنید بدون هدف خاصی تنها «شناور باشید» (این کار خیلی وقت را به هدر می‌دهد). برای آنکه با انگیزه و جهت رایانه مشخصی با رایانه کار کنید، هر روز قسمتی خاص و موضوعی معین را برای یادگیری انتخاب کنید.
حتماً به بچه‌ها یادآوری کنید که تبلیغات به هر صورت است؛ چه در اینترنت باشد، چه در تلویزیون و مجلات. بچه‌ها باید در مورد تبلیغات شبکه‌ی اینترنت، مانند هر رسانه‌ی دیگری محتاط باشند.

مسئولیت‌پذیری

مسئولیت اطلاعاتی را که دریافت می‌کنید به عهده بگیرید. درباره‌ی اینکه وارد چه برنامه‌ای بشویم و به کدام اعتنایی نکنیم و در مورد چه برنامه‌هایی به دنبال اطلاعات بیشتری باشیم، فکر کنید. فقط وجود اطلاعات در رایانه به این معنا نیست که آنها درست هستند، و یا حتی ارزش دانستن را دارند.
بچه‌ها را تشویق کنید تا از منابع دیگر استفاده کنند. اطلاعاتی را که از رایانه گرفته‌اید با روزنامه‌ها، مجلات و یا حتی کتاب‌های کتابخانه‌ها مقابله کنید. از بچه‌ها بخواهید به صورت منتقدانه قضاوت کنند.

تلاش

وقتی بچه‌ها در حال انجام تکالیفشان هستند، باید به بیش از یک دایرةالمعارف رجوع کنند و برای این کار، اطلاعات رایانه یک نقطه‌ی شروع است.
به بچه‌ها یادآوری کنید، به اطلاعات مربوط به زندگی واقعی و تجربیات روزمره وصل شوند. آنها را تشویق کنید، صفحه کلید رایانه را رها کنند و درباره‌ی آنچه یاد گرفته‌اند و در مورد سؤالاتی که دارند با دیگران صحبت کنند. این کار معنای واقعی «هم کنشی» است.

خلاقیت

مراقب باشید به رایانه عادت نکنید. یعنی مدت زمان خیلی زیادی را جلوی صفحه‌ی رایانه سپری نکنید. این کار یک گام جلوتر از نشستن جلوی تلویزیون است (این وسیله‌ی منفعل می‌تواند مقدار زیادی از وقت مفید شما را بگیرد).
می‌توانید به بچه‌ها کمک کنید تا یک صفحه‌ی اصلی اینترنتی (1) بسازید و بدین وسیله قوه‌ی ابتکار آنها را تقویت کنید. این صفحه را هر روز تغییر دهید و با دیگران ارتباط برقرار کنید. این صفحه نسخه‌ی جدیدی از یک خبرنامه‌ی خانوادگی است. این خبرنامه برای غریبه‌ها چندان جذابیتی ندارد، اما اقوام و آشنایان حتماً آن را می‌خوانند.

پشتکار

رایانه معلم بزرگ پشتکار است. وقتی با این وسیله کار می‌کنیم، با عجز و ناکامی زیادی رو به رو می‌شویم که باید تحمل کرده و بر آن غلبه کنیم. با یک حرکت اشتباه، رایانه از برنامه خارج می‌شود و باید سعی کنیم دوباره با پشتکار آن را به برنامه‌ی مورد نظر برگردانیم. زمانی که منتظر هستیم به شبکه‌ی اینترنت وصل شویم، با یکی دو صفحه را پرینت بگیریم، این خود می‌تواند درسی برای پشتکار باشد.
به بچه‌ها این شانس را بدهید که این شکستها را تجربه کنند. وقتی مجدداً تلاش می‌کنید به شبکه وصل شوید، بگذارید بچه‌ها مایه‌ی تسلی خاطر شما باشند و از شما حمایت کنند.

توجه به دیگران

در مورد قسمت‌هایی که وارد می‌شوید و افرادی که از طریق اینترنت با آنها صحبت می‌کنید، مراقب باشید. دنیای رایانه، چندان فرقی با قدم زدن در قسمت‌های مختلف یک شهر ندارد. قسمت‌های امن و قسمت‌های خطرناک و خطرناک‌تر در این شهر وجود ندارد. درست همان‌طور که به بچه‌هایمان در مورد جنایتهای سطح شهر هشدار می‌دهیم، باید آنها را در مورد موضوعات بد در شبکه نیز آگاه کنیم (اما خیلی آنها را نترسانیم).
همراه بچه‌ها به دنبال صفحات اینترنتی (2) و گروه‌های طرف بحث مناسب بگردید. بسیاری از جوانان، تجربیات وحشتناکی در مورد دوستان مکاتبه‌ای خود در سرتاسر جهان دارند.

کار گروهی

درست همان‌طور که دوست دارید با فرزندتان جلوی تلویزیون بنشینید، با او مقابل رایانه بنشینید و وقتی را اختصاص دهید تا همراه با هم در اینترنت به جستجو بپردازید. درباره‌ی آنچه دیده‌اید صحبت کنید و نظرات، مشاهدات و قضاوت‌هایتان را در مورد آن مطرح کنید.
به نظر می‌رسد رایانه و صفحه کلید آن، دوستان و اعضای خانواده را فرا می‌خواند تا به هم بپیوندند.

عقل سلیم

زیاده روی حتی در مورد چیزهای خوب هم نامناسب است. همان‌طور که برنامه‌ای برای تماشای تلویزیون دارید، برای استفاده از رایانه نیز برنامه‌ای تنظیم کنید. مخصوصاً برای استفاده از رایانه، از ساعت شماطه‌دار استفاده کنید. وقتی دو یا چند نوجوان می‌خواهند از رایانه استفاده کنند، یک ساعت رومیزی، مشکل را کم می‌کند. اگر رایانه‌ای که به اینترنت وصل می‌شود، از خط تلفن خانواده استفاده می‌کند، مشکل دیگری بروز می‌کند.
با درایت، مقدار زمان منصفانه‌ای را برای استفاده‌ی هر شخص از رایانه تعیین کنید.

حل مشکلات

رایانه‌ها حلال مشکلات نیستند. آنها نمی‌توانند به جای ما فکر کنند؛ اما می‌توانند اطلاعاتی ارائه دهند که به مراحل حل مشکل ما کمک کند.
از گروه‌های گفتگو، در مورد سایت‌های آموزش والدین - که روز به روز هم بیشتر می‌شوند- استفاده کنید. بسیاری از گروه‌ها توصیه‌های متخصصان ملی برجسته را ارائه می‌کنند. این توصیه‌ها به پرسشهای افراد پاسخ می‌دهند. ما یاد می‌گیریم که خانواده‌های دیگر، چطور با مشکلات مشابه مشکلات ما کنار می‌آیند و در نتیجه از حالت انزوا بیرون می‌آییم.
گاهی فکر می‌کنیم که ما تنها کسانی هسیتم که با این مشکلات مواجهیم. ما از طریق شبکه با یکدیگر صحبت می‌کنیم و ایده‌های جدید پیدا می‌کنیم. ما از فرصت‌های جدید و راه حل‌های نو برای مشکلاتی که قبلاً به نظر لاینحل می‌آمدند، مطلع می‌شویم. این قسمت را می‌توان «انجمن جدید همسایگان و دوستان» نامید.

تمرکز دانش

مطالب زیادی را می‌توان در سایتها یافت که ممکن است به نظر شبیه یک سرزمین عجایب باشند. وقتی می‌دانید به دنبال چه چیزی هستید، این سایتها تبدیل به سرزمین عجایب می‌شوند؛ اما اگر ندانیم، شکست می‌خوریم. در این زمینه کمکی وجود دارد. راهنماها و نقشه‌هایی برای استفاده از شبکه در روزنامه‌ها و مجلات یافت می‌شوند. دفترچه‌ای از سایتهای مورد علاقه‌تان درست کنید. بدین ترتیب شما نقشه‌ی خودتان را از این سرزمین درست می‌کنید و در مسیری قرار می‌گیرید که تمرکز پیدا می‌کنید و قادر به رسیدن به اهدافتان می‌شوید.

واقعیت مجازی، واقعیت حقیقی نیست

خودمان را فریب ندهیم. واقعیت در رایانه مانند یک کپی از یک اثر هنری معروف است. ما اثر واقعی را با چشمانمان نمی‌بینیم. این کار مانند آن است که به جای دیدار اعضای خانواده، فیلم ویدئویی آنها را ببینیم، یا به جای رفتن به آبشار نیاگارا، به عکس آن بسنده کنیم. این کار بهتر از هیچ است؛ اما بالاخره خود واقعیت نیست.
وقتی مشغول کار و در پی دستیابی به یک چیز واقعی هستیم، اگر امکان استفاده از رایانه و دسترسی به اینترنت را داشته باشیم، می‌توانیم از واقعیت مجازی بهره بگیریم؛ اما خود واقعیت بهتر است و به همین علت «مهارت‌های زندگی» اهمیت زیادی دارند. تمرین‌های «مهارت‌های زندگی» چیزهای واقعی هستند.

پی‌نوشت‌ها:

1- Home Page
2- Web Page

منبع مقاله :
ریچ، دروتی، (1393) کلیدیهای پرورش مهارت‌های اساسی زندگی در کودکان و نوجوانان، ترجمه اکرم قیطاسی، تهران: صابرین، چاپ یازدهم.